Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@17:42:13 GMT

نویسنده باید نثر خودش را پیدا کند

تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۵۴۱۹

نویسنده باید نثر خودش را پیدا کند

‌به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب کودک و نوجوان «زمستان بی‌شازده» به قلم فاطمه نفری که توسط مهرک منشر شده با حضور محمد نادمی نویسنده و منتقد، مریم مطهری راد منتقد و فاطمه نفری نویسنده کتاب و جمعی از اهالی کتاب و رسانه برگزار شد.

در این نشست فاطمه نفری نویسنده کتاب «زمستان بی‌شازده» در مورد نحوه شکل‌گیری ایده دستان گفت: ابتدا در ذهن من تنها شخصیت رضا نقش بست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نوجوانی که که پر از شور و هیاهو است و برای شناخت خودش تلاش می‌کرد و انقلابی درون او رخ می‌داد. هدف اصلی من این شخصیت بود نه بحث انقلاب. درست است که اگر بررسی کنیم درمی‌یابیم که مسئله انقلاب و جنگ دو مسئله مهم است و در تاریخ ما برهه‌های حساسی بودند و من دوست داشتم که در مورد آن برهه بنویسم. تلاش کردم با ورود به این حوزه قصه را شعارزده نکنم. من به دنبال پیگیری سرنوشت نوجوانی بودم که تحت تأثیر انقلاب زندگی و رشد کرده است. تنها دلیل من برای ادامه قصه، این بود که شخصیت رضا را دوست داشتم. بعد از نوشته شدن و چاپ شدن اثر، دیدم که مخاطبین هم او را دوست داشتند و با او هم‌ذات‌پنداری کردند.

این نویسنده گفت: مسئله نثر برای من بسیار جدی است و عقیده دارم که هر نویسنده باید نثر خودش را پیدا کند. این امر نیازمند تجربه و مطالعات وسیعی است. نثر قدرتمند ویژگی یک اثر خوب است.

در ادامه نشست محمد نادمی نویسنده و منتقد با اشاره بر این نکته که ادبیات انقلاب یک پدیدار است که چارچوب‌های خودشان را دارند افزود: در زمینه این آثار دو نگاه وجود دارد. اولین نگاه، نگاه موضعی است. یعنی اثری تولید می‌شود که که با زمانه جلو نمی‌رود و بیشتر از این که ارزش اجتماعی و هنری داشته باشد، ارزش تاریخ ادبیاتی دارند. از معضلات این نوع نوشته‌ها هم شعارزدگی است. دومین نگاه اما این است که به مسئله به عنوان یک پدیدار نگاه شود. در این صورت پایانی بر این نوع آثار نیست و پیامدها و عوارض واقعه هم نشان داده می‌شود. انقلاب یک اتفاق اجتماعی محدودی نبود و همچنان آثار آن ادامه دارد. لذا می‌توان در مورد پیامدهای آن بحث کرد.

این منتقد با بیان این که مخاطب رمان «زمستان بی‌شازده» مشخص است افزود: در مواجهه با آثار کودک و نوجوان دو نگاه وجود دارد. یا آثار برای کودک و نوجوان نوشته شده‌اند و یا آثار درباره کودک و نوجوان نوشته شده‌اند که در مورد دوم مخاطب اصلی اصلاً نوجوانان نیستند. «زمستان بی‌شازده» برای نوجوانان است. یک نگاه کلاسیک داستان‌نویسی در رمان حاکم است که به مکاتب ادبی پایبند است. ریتم متحرک کتاب برای قصه نوجوان مناسب است و با ایجاد تعلیق در انتهای هر فصل وارد فصل بعدی می‌شویم. مشکلی که در مورد شخصیت اصلی وجود دارد این است که در در همه جای کتاب از احساساتش حرف می‌زند اما وقتی به شخصیت شیرینی می‌رسد انگار که تعارف دارد و فقط توصیف می‌کند و فراتر از این نمی‌رود. نکته دیگر این است که ما معمولاً در آثار در مورد انقلاب معمولاً دو طرف سیاه و سفید وجود دارند که می‌توان بینشان قضاوت کرد اما در این کتاب نویسنده نظرش را می‌دهد و جایی برای قضاوت ما نمی‌گذارد. شاید بهتر باشد بگوییم که قصه برای نویسنده اصلاً مسئله انقلاب و مبارزه نیست. او در این زمینه فقط نمادپردازی کرده است.

در بخش پایانی نشست مریم مطهری‌راد نویسنده و منتقد با اشاره بر شمایل ظاهری کتاب‌های کودک و نوجوان گفت: شمایل ظاهری کتاب کودک و نوجوان بسیار مهم است. یکی از دلایلی که نوجوانان ما علاقه به کارهای ترجمه شده حتی با کیفیت پایین‌تر دارند، همین شکل ظاهری و تصاویر است. در «زمستان بی‌شازده» در مورد این مسئله غفلت شده شده است.

وی افزود: داستان با کلامی آرام، متین و روان شروع می‌شود.این آرام بودن شاید باعث شود که بیشتر موردپسند مخاطبان دختر باشد چرا که پسران بیشتر به دنبال هیجان هستند. هرچقدر که سریع متوجه سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده می‌شویم، زمان و برهه داستان دیر خودش را به مخاطب نشان می‌دهد. همچنین داستان تکرار و مطالب اضافه‌ای دارد که حذف آن‌ها باعث چابکی داستان می‌شد. نکته دیگر این است، چیزی که به عنوان مرکز ثقل داستان است، چندان ارزش و بهایی ندارد که مثلاً به خاطر آن شخصیت اصلی جانش را به خطر می‌اندازد. من به دنبال دلیل محکم‌تری بودم.

کتاب زمستان بی شازده که برای گروه سنی نوجوان تهیه شده است داستان نوجوانی را در روزهای انقلاب نقل می‌کند که از انقلاب بیرونی به انقلاب درونی می‌رسد.

کد خبر 5628515 فاطمه میرزا جعفری

منبع: مهر

کلیدواژه: نقد کتاب انتشارات سوره مهر ادبیات کودک و نوجوان کتاب و کتابخوانی سی امین هفته کتاب تازه های نشر معرفی کتاب بازار نشر افغانستان نقد کتاب حوزه هنری ترجمه انتشارات شهید کاظمی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران جایزه ادبی فرهنگسرای اندیشه تجدید چاپ هفته کتاب زمستان بی شازده کودک و نوجوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۵۴۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»

چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد.    روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت:«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرارهای کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.

خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.

غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»   دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • آسیب‌های موجود در جامعه به واسطه فقدان اقامه نماز است
  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم نیست
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»